93/2/30
10:56 ع
گفته شده که مایاها تمدنی نیمه آمریکایی هستند که تنها با خط کاملا پیشرفته پیش از کلمبیایی شناخته میشدند. مایاها در زمینه هنر، معماری و تجهیزات نجومی و ریاضیات نیز شهرت داشتند. تصورات اشتباه خیلی زیادی در مورد تمدن مایا وجود دارد و این فهرست مطمئنا خط بطلانی بر حداقل یک یا دو مورد از این اشتباهات خواهد کشید. علاوه بر این، در این متن حقایقی شایان توجه درباره ی این تمدن اسرار آمیز بیان می شود.
1- راز باستانی
هیچ کس واقعا نمیداند که چه چیزی باعث نابودی تمدن مایا شد.
به خاطر دلایلی که هنوز هم مورد بحث اند، مناطق اصلی زندگی مایا که در سطحی پایینتر از زمین اصلی قرار داشت، به مرور و در طول قرون هشتم و نهم، شیب بیشتری پیدا کرد و پس از آن کم کم رو به نابودی رفت. این ادعا با نوشتههای تاریخی و سازههای معماری در مقیاس بزرگ پیوند دارد. تئوریهای غیراکولوژیک در مورد نابودی مایا، به چندین زیر گروه در یک رده، مثل زیاد شدن جمعیت، تاراج خارجیها، شورش و طغیانهای محلی و فروپاشی مسیرهای تجاری دسته بندی میشوند. فرضیههای اکولوژی، شامل حوادث طبیعی، بیماریهای واگیردار و تغییرات آب و هوایی میشوند. دلایل و شاهدی دال بر افزایش جمعیت اضافه بر ظرفیت محیط نیز وجود داشته که موجب فرسودگی پتانسیلهای زراعتی و شکار بیش از اندازه حیوانات شده و همین عامل نابودی تمدن مایا را تضمین میکرده است. برخی از محققین به تازگی استدلال کردند که خشکسالی 200 ساله شدید و سختی، منجر به سقوط و فروپاشی تمدن مایا شده است.
2- تقویم مایایی پایان جهان را پیشگویی نمیکند.
اول از همه اینها باید بگوییم که مایاها فقط یک تقویم ندارند بلکه آنها تقویم هایی دارند که با هم ارتباط دارند. در افسانههایی گفته شده که در تقویم long count زمان به پایان رسیدن جهان مشخص شده است.
طبق افسانههای مایا، ما در جهان چهارم یا جهان «آفرینش» که در افسانهها از آن صحبت شده، زندگی میکنیم. در تقویم long count آخرین خلقت یا آفرینش در 12?19?19?17?19 به پایان میرسد. که این سلسله مراتب دوباره در 20 دسامبر 2012 اتفاق میافتد. طبق این گفته ی مایاها، هم اکنون زمان جشن بزرگ به خاطر رسیدن به انتهای چرخه آفرینش فرا رسیده است. این سخن به معنی رسیدن به پایان جهان نیست، بلکه منظور از این جمله شروع یک عصر جدید است. درحقیقت مایاها ارجاعهای زیادی به تاریخهایی دارند که بعدها در سال 2012 رخ میدهد. در حقیقت نظریه پایان یافتن جهان در سال 2012 (با توجه به افسانه مایایی) را اولین بار خوزه آرگیولس سال 1987 در کتابش به نام The Mayan Factor: Path Beyond Technology مطرح کرد.
3- آخرین قلمرو حکومتی مایا
آخرین حکومت تمدن مایا تا سال 1697 وجود داشت.
شهر جزیرهای تایاسال مکان آخرین پادشاهی مستقل تمدن مایا محسوب میشد و برخی از کشیشان اسپانیایی تا سال 1969 با مسالمت و آرامش آخرین پادشاه ایتزا یعنی کانک Canek را ملاقات و موعظه میکردند. پادشاهی ایتزا بالاخره در 13 مارچ 1697 تسلیم اسپانیاییها شد. حالا مصنوعات و بناهای باستانی در چیچن ایتزا که همه ما میشناسیم، در این آخرین منطقه خودمختار واقع شده است. جالب اینکه بیشتر زمینهایی که این مکانهای باستانی در آنجا واقع شده، جزو زمینهای خصوصی یک خانواده محسوب میشود، درحالیکه دولت آنها را متعلق به خود و درحقیقت خود را اداره کننده این مکانها میداند.
4- سونا
حمامهای آرامش بخش یا zumpul-ché جایی بود که مردم مایایی زمان باستان خودشان را در آنجا تطهیر و شستشو میکردند. این حمامها خیلی شبیه سونای امروزی بوده، دیوارهای سنگی و سرپوشیده داشت، همراه با یک دریچه یا سوراخ کوچک در قسمت سقف. آبی که از صخرههای سنگین وارد اتاق میشد تولید بخار کرده و این روند شرایطی فراهم میکرد که تمام ناپاکیها و کثیفیها نابود شود. پادشاهان مایا عادت داشتند بعد از ملاقاتهایشان حمام سونا بگیرند تا احساس سرزندگی و همچنین پاکی داشته باشند.
Ball Courts- 5
مایاها ball court را به عنوان محلی برای بازی کردن میساختند.
بازیهای توپی Mesoamerica ورزشی با انجمنهای آیینی بود که مردم پیش-کلمبیایی بالغ بر 3000 سال از این ورزش استقبال میکردند. در طول دوره ای هزار ساله انواع مختلفی از این بازی در سرزمینهای مختلف وجود داشته و هنوز یک نمونه مدرن از این بازی به نام ulama در معدودی از مکانها و بین افراد بومی طرفدار دارد. Ball courts مکانهایی عمومی بودند که برای رویدادهای مهم فرهنگی و فعالیتهای آیینی مثل جشنوارهها و اجراهای موسیقی مورد استفاده قرار میگرفتند. این مکان از سراشیبیهای پله دار تشکیل میشد که به صحن مراسم یا پرستشگاههای کوچک منتهی میشد، ball courtها شبیه حرف “I” بودند و تقریبا در تمام شهرهای کوچک مایا یافت میشدند.
6- قربانیان
بعضی از افراد مایا هنوز هم قربانی و خونریزی دارند
قربانی کردن انسان برای اهداف مذهبی و یا پزشکی یکی از موضوعاتی است که اکثر مردم در مورد مایاها میدانند- اما آنچه اغلب مردم نمیدانند این است که آنها هنوز هم قربانی میکنند. اما هیجان زده نشوید! حالا خون مرغ جای خون انسان را گرفته است. امروز هنوز هم اقوام مایا سنتهای آیینی اجدادشان را حفظ کرده اند. آیین نماز و دعا، هدایا، قربانیهای خونی (که حالا مرغها جای انسان را گرفته اند)، رقصها، مهمانیها، و نوشیدنیهای آیینی هنوز هم از رسومات دینی و سنتی آنها محسوب میشود.
7- دکترهای عالی
مایاها روشهای درمانی بسیار خوب و جالبی دارند.
سلامت و علم پزشکی در میان مایاهای باستان ترکیب پیچیده ای از ذهن، بدن، مذهب، مراسم آیینی و دانش محسوب میشد. مهمتر از همه اینها کسانی برای وظایف پزشکی انتخاب میشدند که آموزشهای عالی و درستی دیده بودند. این مردان «شامان» نامیده میشدند و به عنوان واسطه ای بین دنیای فیزیکی و دنیای معنوی عمل میکردند. آنها برای رسیدن به هدفشان یعنی شفا بخشیدن بیماران، و پیشبینی و کنترل کردن حوادث فوق طبیعی، تمرین جادوگری هم میکردند. از زمانیکه دانش پزشکی شدیدا با جادوگری و مذهب غرابت پیدا کرد، برای شامانها هم بسیار ضروری و واجب بود که مهارتهای پزشکی و دانش خود را توسعه بخشند. معروف بود که مایاها زخمها را با موی انسان بخیه میزدند، شکستگی استخوان را درمان میکردند و حتی در زمینه جراحی دندان هم مهارت داشتند؛ از سولفید آهن برای پر کردن دندان استفاده میکردند و ابزارهای جراحی میساختند.
8- دوران کودکی مایاها
مایاها به زیبایی و تربیت بچههایشان اهمیت میدادند.
مایاها همواره آرزو داشتند بچههایشان تواناهایی جسمی غیرطبیعی داشته باشند. برای مثال در سنین خردسالی تختههایی را روی پیشانی بچهها محکم فشار میدادند تا پیشانی پهنی داشته باشند. یکی دیگر از معیارهای زیبایی برای بچههای مایا چپ بودن چشمها محسوب میشد! بنابراین پدر و مادرها برای رسیدن به این هدف اشیائی را جلوی چشمهای نوزاد تازه به دنیا آمده آویزان کرده و آن را تکان می دادند تا بر اثر مداوت و تکرار این عمل چشمهای بچه دیگر برای همیشه چپ بشود!
حقیقت جذاب دیگر در مورد کودکان مایا این است که بیشتر آنها را بر اساس روزی که در آن به دنیا میآمدند نام گذاری میکردند. هر روز سال برای بچههای پسر و دختر و والدین اسم خاصی داشت و از آن ها انتظار میرفت که این سنت را انجام دهند.
9- فرهنگی که ادامه دارد…
هنور افراد زیادی از تمدن مایا در مناطق خاص خودشان زندگی میکنند
درحقیقت بالغ بر 7 میلیون مایایی در مناطق خاصی زندگی میکنند، تعداد زیادی از آنها نیز طوری زندگی میکنند تا بتوانند آنچه از میراث فرهنگی برایشان باقیمانده را حفظ کنند. بعضی از آنها به طور کامل با فرهنگ مدرن منطقه ای که در آن زندگی میکنند خودشان را وفق داده اند، در حالیکه دیگران زندگی ویژه سنتی و باستانی خود را ادامه میدهند و اغلب اوقات به یکی از زبانهای مایایی به عنوان زبان اول صحبت میکنند. بیشترین جمعیت از افراد مایا در ایالتها و شهرهای مکزیک مثل Yucatán، Campeche، Quintana Roo، Tabascoو Chiapas، و در بعضی کشورهای آمریکای مرکزی مثل Belize، گوآتمالا و قسمتهای غربی هوندوراس و الساوادور پراکنده اند. و جالب است بدانید امکان دارد بعضی از کلمات مثل shark به معنی کوسه و cocoa به معنی کاکائو از زبان مالایی گرفته شده باشند. حالا برایتان یک جمله مالایی را مینویسیم تا اگر با یک مالایی برخورد کردید حداقل بتوانید یک جمله صحبت کنید!
در زبان Yucatec مالایی جمله Jach Dyos b’o’otik برای تشکر کردن به کار میرود و معنی آن میشود “ازت متشکرم”